دخترهای گلم، دو سه روزیه که غزل یه کوچولو سرماخورده من و بابایی برای خوب شدن غزل راهکارهای قشنگ و خنده داری رو انجام میدیم مثلا بابایی با اینکه خودش حالش خوبه میره زیر چادرشب بخور اکالیپتوس میده تا غزل هم تشویق بشه و اون زیر بخور بده ، البته غزل با کلّی خنده و شیطونی و قایم موشک بازی بخور میده. بخاطر غزل همه ی ما غذا رژیمی میخوریم تا غزل جونم هوس نکنه سوپ شلغم، شیربرنج، ته چین فیروزکوهی بدون روغن، عدسی، تخم مرغ آب پز و ... یه چیز جالب: در عرض دو روز، دوتا شیشه « شربت سرماخوردگی کودکان» تموم کردیم، آخه، هربار که غزل شربت میخوره، بابایی هم یه قاشق میخوره تا غزل تشویق بشه سحـــر جونم هم در این پروژه همکاری میکنه، ...